آن حکایت که یکی بر سر شاخ بن می‌برید را شنیده‌ای حتما؛

آنکس منم.
انگار کن کسی را که به خیال خود، خشت روی خشت می‌گذارد به امید ساختن، اما خشت از ستون بر می‌دارد برای ساختن دیوار؛
آن کس منم.
انگار کن کسی که آتشی افروخته است برای گرم شدن، اما سرمایه‌اش را می‌سوزاند؛
آن کس منم.
گویند رو سیاهی به ذغال می‌ماند،
سیاهیِ آن ذغال منم.

چو چاه ریخته، آوار می شوم بر خویش ...

منم ,خشت ,انگار ,کس ,ذغال ,کسی ,کن کسی ,منم انگار ,کس منم ,انگار کن ,اما سرمایه‌اش

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فایل های دبستانی سخنرانی دکتر سعید ناصحی در مورد سواحل مکران قرارگاه‌مردمی فرهنگی‌تربیتی وجهادی آتش به اختیار زاوه عشق زندگی مدرس و مربی کسب و کار و توسعه فردی نیوز باز عکس نوشته | متن های ناب و زیبــا | تکستبـــاز کارشناس سئو Standing Like A Mountain بدون شرح